بورس و بیت کوین (به طور کلی بازار ارزهای دیجیتال) به شکل محسوسی اقتصاد ایران را در سال 1399 تحت تاثیر خود قرار دادند. از یک طرف با تبلیغات گسترده دولت برای بورس، اکثر اقشار جامعه برای فرار از بحران های اقتصادی حاصل از تحریم ها، کرونا و ... بدون داشتن دانش کافی به سمت بورس متمایل شدند و در مقابل بیت کوین بعد از یک رکود بسیار طولانی مدت یک حرکت قوی صعودی را آغاز کرد به طوری که در کمتر از 1 سال قیمت آن بیش از 1000 درصد افزایش داشت.!




در ادامه به مقوله تقابل بورس و ارزهای دیجیتال می پردازیم. و به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش های زیر هستیم:

  • آیا اتفاقات بورسی سال 99 حاصل از طبیعت یک بازار مالی بود؟
  • بیت کوین تا چه اندازه اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است؟
  • آیا ارتباطی بین صعود بیت کوین و سقوط بورس ایران وجود دارد؟

 

بورس در سالی که گذشت:

از ابتدای سال 99 بورس گارد صعودی که از سال  98 به خود گرفته بود را با قدرت حفظ کرد.  صعود بدون مقاومت بورس هر روز و هر روز نظر افراد بیشتری را به خود جلب کرد، به گونه ای که در ابتدای سال 99 صفهای طویل  جلوی مراکز ثبت نام سجام و کارگزاری های بورسی شکل گرفت.

در همین روزها تبلیغات گسترده دولت برای بورس به اوج خود رسیده بود و هر روز در رسانه های مختلف از جمله صدا و سیما شاهد برنامه های گوناگونی در مورد بورس بودیم. در این روزها کمتر کسی به آینده این روند  شتاب زده فکر می کرد و اکثر افراد به دنبال سوار شدن بر این موج صعودی بودند .

 

برنامه دولت جهت تامین کسری بودجه کاملا مدون و نسبتا هوشمندانه بود. در این تله بسیار بزرگ طعمه ای جذاب قرار گرفته بود: عرضه اولیه! عرضه اولیه به سهام شرکت هایی گفته می شود که برای اولین بار وارد بورس شده و به هر کد بورسی مبلغ محدودی تعلق می گرفت. همین امر باعث شد افراد بیشتری به همراه خانواده های خود جهت بهره مندی از این طعمه دلچسب که در مدت کوتاهی چند صد درصد سود را نصیب سهامدار می کرد، به سمت بورس سرازیر شوند.

در ادامه ی عرضه اولیه های جذاب، نوبت به بَزَک کردن سهام بزرگ دولتی رسید. به طوری که برخی سهام دولتی که بعضا متعلق به شرکت های زیان ده بودند در مدت کوتاهی تا 10 برابر افزایش قیمت داشتند. در روزهایی که تقاضا هر روز اوج می گرفت عرضه این گونه سهم ها محدود و محدودتر شد به طوری که صفهای چند میلیاردی جهت خرید این سهام شکل می گرفت و در پایان هر روز تعداد بسیار محدودی موفق به خرید می شدند.

در فاز بعدی  نوبت به فروش سهام شرکت ها با قیمت های باد کرده و حبابی به مردم عادی رسید. از اواسط تیر ماه 99 عرضه سهام دولتی و نیمه دولتی که همگی صعودی 10 تا 20 برابری را تجربه کرده بودند شدت گرفت. البته در این روزها فروش ها به صورت کنترل شده بود، به گونه ای که تقاضا کم نشود و صف ها خرید همچنان پابرجا بمانند.

 در ادامه، تبلیغات بورسی رئسای دولت و رسانه به اوج رسیده بود. از روستای مال استریت گرفته تا سخنرانی های رئیس جمهور و اعضای دولت و تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس و صحبت های تاریخی رئیس جمهور مبنی بر اینکه: "سکه و دلار جای سرمایه گذاری نیست، بورس جای سرمایه گذاری است و مردم همه چیز را به بورس بسپارند!" . مردم هر لحظه سرمایه بیشتری به بورس تزریق می کردند و در همین روزها شرکت های بزرگ با تمام توان در حال فروش سهام خود به مردم بودند.

زمانی که تا حد ممکن سهام گران قیمت به مردم فروخته شد از دهه سوم مرداد 99 ریزش ها آغاز شد. هر روز به اشکال مختلف و جنجال های نمایشی بهانه جدیدی برای ریزش بورس فراهم می شد و همچنان مردم به صبر و ادامه سرمایه گذاری تشویق می شدند. همیشه صحبت از حمایت هایی بود که بیشتر هدف آنها جذب سرمایه و فروش سهام بیشتر به مردم بود نه حمیات از سرمایه مردم.

حمایت هایی که هرگز صورت نگرفت، سرمایه گذاران را بیشتر در ضررهای عمیق فرو برد تا جایی که برخی سهم ها  پس از سقوط 80 درصدی باز هم خریدار نداشت. سرمایه گذاران بزرگ شامل دولت و لابی های ثروت در اوج قیمتی سهام خود را به سرمایه گذاران عادی عرضه کرده و سرمایه را از بورس خارج کردند و به بازارهای موازی همچون طلا و ارز وارد شدند. همان بازارهایی که مردم را از سرمایه گذاری در آن منع می کردند.

در نهایت شاخص بورس از سقف تقریبی 2,100,000  واحدی به محدوده 1,100,000 سقوط کرد و ضررهای زیادی به سرمایه گذاران خرد تحمیل شد.

  

پرواز بیت کوین بر فراز انتظارات:

در همین روزها که بورس هر لحظه سرمایه گذاران را بیشتر در باتلاق ضرر فرو می برد،  بیت کوین هر روز یک سقف قیمتی جدید ثبت می کرد. حرکت صعودی بیت کوین نیز مانند بورس از اواخر سال 98 آغاز شد. بیت کوین در  یک نزول سنگین از قیمت 13000 دلار به کمتر از 5000 دلار رسیده بود. اما چیزی نگذشت که روند صعودی پر قدرت خود را آغاز کرد به طوری که قیمت دلاری آن از ابتدای سال 99 تا انتهای آن بیش از 6 برابر شد. و تا سقف 61000 دلار نیز پیش رفته است.

همزمان با افزایش قیمت بیت کوین در سال 99 دلار هم روندی صعودی داشت و پس از تجربه صعودی 100 درصدی از ابتدای سال، در حال حاضر در قیمت تقریبی 25000 تومان متعادل شده و صعود دلار در کنار بیت کوین سود ریالی دارایی های سرمایه گذران ایرانی بیت کوین را 2 برابر کرد.

 

بورس در مقابل بیت کوین

در سال 99 پس از فاجعه بورسی و صعود بیت کوین نظریه هایی در مورد تقابل این دو مطرح شد. البته بیشتر این نظرات هم از سمت مقامات دولتی و مجلسی مطرح می شد و یکی از دلایل سقوط ادامه دار بورس، رمزارزها معرفی شدند! به نظر می رسید این فرافکنی بیشتر در راستای توجیه اشتباهات غیرقابل انکار و غیرقابل توجیه دولت در زمینه بورس باشد زیرا چالش ها و دشواری های سرمایه گذاری در بیت کوین و رمز ارزها مانع از ورود عمومی و همگانی ایرانی ها به این بازار شده است.

البته بدون شک سرمایه گذاران بسیاری برای برون رفت از بحران بورس به ارزهای دیجیتال روی آوردند. افراد زیادی در قیمت های بسیار بالا به بازار کریپتو کارنسی یا همان رمز ارزها وارد شدند. این روزها سرمایه گذاران ایرانی زیادی در بازر رمز ارزها دیده می شوند که هیچ اطلاعاتی از این بازارها و ماهیت آن ندارند. همانطور که بدون اطلاع و با تبلیغات گسترده وارد بورس شدند به همان شکل به بازار رمز ارزها وارد شده و این احتمال می رود که بار دیگر دچار ضررهای سنگین شوند.

در نمودار زیر به کمک ابزار "گوگل ترندز" می توان سیرِ توجه فارسی زبانان به دو کلید واژه بورس (آبی) و بیت کوین (قرمز) را در یک سال اخیر مشاهده کرد. همانطور که مشاهده می کنید به طرز شگفت انگیزی نمودار صعود و فرود عبارت "بورس" بر صعود و ریزش بورس منطبق است و نهایتا در روزهای اوج ریزش بورس یعنی اواخر بهمن ماه، جست و جوی کلمه "بیت کوین" از عبارت "بورس" پیشی گرفته است. این امر یک زنگ خطر جدی برای کشور است. کشوری که به رقم تحریم های گسترده درگیر مشکلات اقتصادی فراوانی است و دیگر نمی تواند خروج ارز به بهانه خرید رمز ارزها را مدیریت کند.

جست و جوی عبارت بیت کوین در مقابل بورس

 

تا این لحظه یعنی اواخر سال 99 بازار رمز ارزها همچنان پررونق است و باید امیدوار بود که این جیک جیک مستون به زمستان سهمگینی همچون بورس دچار نشود. اگرچه می توان به کمک سرمایه گذاری اصولی در رمز ارزها و کسب سود برای کشور ارز آوری کرد اما در مقابل با ورود غیر اصولی به این بازارها ممکن است سرمایه گذار دچار زیان های سنگین شده و این زیان دو جنبه خواهد داشت: از طرفی زیانی که به خود شخص وارد می شود و از طرفی خروج ارز  و تاثیر منفی آن بر اقتصاد زخم خورده کشور.

 

به طور کلی اصرار بر این موضوع که سرمایه گذاری ایرانی ها در رمز ارزها باعث ادامه ریزش بورس شده است کاملا خلاف واقعیت به نظر می رسد. علت اصلی ریزش فرسایشی بورس بی اعتمادی روز افزون سرمایه گذاران به بورس، دولت و سیستم نظارتی و قضایی است. دولت اگر چه موفق شد با کشاندن سرمایه های مردم به منجلاب بورسی کسری بودجه سال 99 را جبران کند اما در مقابل بار دیگر سرمایه ای را از دست داد که شاید به مراتب ارزشی بالاتر داشته باشد و آن سرمایه "اعتماد مردم" بود.

امید است با اتخاذ تصمیمات صحیح در سال پیشرو و تغییر رویه  و از همه مهمتر اعتمادسازی مجدد، دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم و دولت دیدگاه خود را نسبت به مردم تغییر داده و رفاه عمومی جایگزین تامین مالی به هر قیمتی از مردم گردد. در مقابل سرمایه گذاران رمز ارزها نیز با احتیاط بیشتر اقدام به معامله کرده و آموزش های لازم در این زمینه را فراگیرند.